موضوع: بررسی ظرفیت حجیت اصولی در علوم انسانی
🎙 سخنران: حجتالاسلام والمسلمین وکیلی
مکان: مشهدمقدس – مدرسه تخصصی فقه امام کاظم علیه السلام (بصورت مجازی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین بحث این است که در تاریخ علم اصول در دوره های متقدم گفته می شده است که علم اصول مجموعه ای از قواعد است برای استنباط حکم شرعی. در این تعریف، تعبیر حجیت به شکل پر رنگی نبوده است. در دوره های متاخر این کلمه حجج و حجت در ادبیات وارد شده است.
اگر دیدگاه کلامی دوره متقدمین را بررسی کنیم، می توان گفت که مقصود ایشان نیز کشف حجت بوده است هر چند آن را به زبان نمی آورده اند. ریشه ی این مسئله به دیدگاه کلامی آنها اولاً و ثانیاً به نحوه مواجهه شارع مقدس با این مسئله برمی گردد.
مسئله اول دیدگاه کلامی:
اگر به مباحث کلامی متقدمین مراجعه کنید، در مبحث فلسفه تکلیف، نگاهی که به آن دارند، صرفاً یک نگاه اخروی است. یک سوال جدی است که انبیای الهی چرا مبعوث شدند؟ حکمای مشاء در پاسخ به این سوال، به دنبال اغراض دنیوی شریعت رفته اند.
ایشان معتقد بودند که انسان مدنی بالطبع است و با کنار هم جمع شدن، نیازمند قانون می شوند و این خصوصیات سبب می شود که یک هادی الهی باشد که قوانینی را بیاورند که با توجه به آن بتوانند زندگی کنند.
این فلسفه میگوید تشریع نبوت برای بحث اغراض دنیوی است. در کنار این ها، نگاه متکلمین ما این بوده است که فلسفه تکلیف صرفا رسیدن به ثواب و عقاب اخروی است و کاری به تحصیل نظم و انض باط در جامعه نداریم. مثالی که مرحوم خواجه در کشف المراد نیز زده است این است که خدای متعال بندگان را خلق کرده است و می خواهد در آخرت به ایشان ثواب عطا نماید.
حال اگر بخواهد به همه بدهد، با حکمتش سازگار نیست و اگر بخواهد به برخی بدهد و برخی ندهد، ترجیح بالمرجح است. در نتیجه وسیله ای را به عنوان تکالیف مطرح کرده است که به کسانی که انجام می د هند پاداش داده و کسانی را که انجام نمی دهند، محروم نماید. حجیت اصولی
رابطه میان تکلیف و پاداش:
این رابطه میان تکلیف و پاداش، قرارداد است و منشا این قرارداد نیز این است که ببینیم به چه کسانی پاداش دهیم و کاری با سعادت دنیوی افراد نیز ندارد.
نگاه این متکلمین به فلسفه تشریع این است و نگاهی به م صالح و مفاسد در دنیا ندارند. طبیعتا این نگاه در علم اصول نیز به این شکل می شود که به دنبال استنباط احکام به گونه ای هستند که در آخرت به چه کسی ثواب بدهند و به چه کسی ندهند.
تعذیر و تنجیز:
در دل این نگاه، تعذیر و تنجیز نهفته است. بنابراین اینکه پیشینیان این تعبیر را به کار برده اند یا نبرده اند، دلیل نمی شود که این مسئله در ذهن ایشان نبوده است. چرا که با این فلسفه به دنبال این بوده اند که به یک تعذیر و تنجیز برسند. در این فضا با آثار واقعی تکالیف کاری نداریم.
بله این مسئله صحیح است که متاخرین بعد از اخباری ها، روی مسئله حجت به معنای معذریت و منجزیت خیلی تاکید کرده اند. این از وادی نخست…
دریافت فایل کامل بیانات: ظرفیت حجیت اصولی در علوم انسانی