زندگی‌نامه

استاد حجه‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدحسن وکیلی از اساتید دروس خارج اصول و نیز فلسفه و عرفان در حوزۀ علمیه مشهد می‌باشند.

تولد و خانواده

محمدحسن وکیلی در سال ۱۴۰۱ هجری قمری (۱۳۵۹ ه.ش) در تهران متولد شد. در سنین چهار پنج سالگی خواندن و نوشتن آموخت. شش سالگی در مشهد وارد کلاس سوم دبستان و در نه سالگی وارد مدرسه راهنمایی تیزهوشان شد تا پس از اتمام دوره راهنمایی در دوازده‌سالگی وارد حوزه علمیه گردد.

پدر وی از خانواده وکیلی‌های اصطهبانات و نوادگان مرحوم نظام العلماء اصطهباناتی است. مادر پدرش دختر مرحوم نصیرالشریعه مجتهد اصطهباناتی و نوۀ مرحوم میرزا عبدالله بحرالعلوم (برادر مرحوم حکیم ملامحمدباقر اصطهباناتی معروف به شهید رابع) بود.

همچنین مادر او دختر مرحوم حاج ابراهیم باقرزاده رفسنجانی از خیرین معروف مشهد است. ایشان از بنیان‌گذاران و واقفین برخی از خیریه‌ها، درمانگاه‌ها، مدارس علمیه مشهد چون مجتمع (حسینیه و درمانگاه) امام هادی، مکتب نرجس، عصمتیه و… است. وی روابطی بسیار صمیمی با علمای مشهد چون آیت‌الله میلانی، آیت‌الله میرزا جواد تهرانی، آیت‌الله مروارید، مرحوم آقای مصباح و برخی از علمای قم داشت.

بالاخره در سن دوازده سالگی پس از آشنایی با مکتب تربیتی مرحوم علامه حسینی طهرانی قدس سره، علاقه شدیدی برای ورود به حوزه علمیه داشت. علی‌رغم مخالفت همه نزدیکان در نهایت برای این جهت به محضر مرحوم علامه رفت و با تقاضای ایشان از خانواده محمد حسن، رضایت لازم شکل گرفت و بدین ترتیب وارد حوزه شد. سپس مرحوم حضرت علامه قدس‌سره او را در امور درسی و تربیتی به فرزند ارشد خود حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی مدظله ارجاع دادند. از همین رو بسیاری از دروس را در نزد شاگردان مرحوم علامه درس گرفت و بر اساس روش درسی مورد نظر حضرت علامه طهرانی و همچنین حضرت آیت‌الله حسینی طهرانی، تحصیل خود را پی گرفت.

تحصیلات

محمدحسن وکیلی دروس ادبیات و منطق را نزد آیت‌الله حجت هاشمی و برخی از افاضل حوزه سپری کرد. سپس مباحث سطح و خارج را در زمینه‌های فقه، اصول و فلسفه عمده از محضر حجج الاسلام و المسلمین واضحی، زمانی و حضرات آیات حسینی طهرانی، نقیبی، رضایی، رضازاده و خلخالی بهره‌مند شده است. او همچنین در کنار مباحث مذکور به تحصیل تفسیر، عرفان، رجال و هیئت نیز پرداخت.

برخی از کتبی که در طول تحصیل در مقدمات و سطح طی دوران تحصیل، مباحثه و تدریس پشت سر گذاشته عبارتند از:

  • ادبیات: جامع المقدمات، سیوطی، مغنی، قطر الندی، تفسیر اعراب ثلاثین سوره، تفسیر بیضاوی و جوامع الجامع، ابوابی از الانصاف، شرح جامی، و برخی کتب ادبی دیگر، مطول، دلایل الاعجاز، دوره عمومی و عالی مکالمه عربی
  • منطق: المنطق، حاشیه، جوهر النضید، البصایر النصیریه، برهان علامه طباطبایی، دو مقاله اول منطق شفاء، ثلث شرح مطالع، برهان اساس الاقتباس،
  • اصول: معالم، اصول فقه، حلقات الاصول، قوانین، رسایل، مکاسب، کفایه،
  • فقه: تبصره، شرح لمعه، مکاسب
  • فلسفه: جلد یک اصول فلسفه، امور عامه کشف المراد، بدایه، نهایه الحکمه،‌ منظومه، اسفار، نظام حکمت صدرایی

وی از معدود کسانی است که توانسته علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، طبق تاکید و سفارش مرحوم حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی در علوم مقدماتی نیز به تحصیل اجتهادی و تدریس انتقادی و اجتهادی بپردازد. در همین راستا سال‌هایی را به تدریس خارج نحو (بر محور مغنی)، خارج بلاغت (بر محور مطول) و نیز خارج منطق پرداخت. تا جایی که ابتکارات بسیاری از این دروس را بر جای گذاشته است. درس خارج اصول وی نیز حجم فراوانی از ابتکارات و نوآوری‌های مبنایی را در بر گرفته است. برخی از محتویات درس‌های خارج نحو او در کتاب صرف کاربردی (تألیف حجه الاسلام شیخ عبدالرسول کشمیری) منعکس شده و بسیاری دیگر از آن نیز در تقریرات دروس خارج نحو و بلاغت و اصول در قالب شرح جوهر النضید تدوین شده است.

وی هم اکنون از اساتید سرشناس و بارز مباحث اعتقادی در حوزه خراسان بزرگ است.

فعالیت‌ها

  1. هم‌زمان با تحصیل از سال اوّل، به تدریس رشته‌های مختلف علوم اسلامی پرداخت. ضمنا توفیق تدریس مستمر و مکرر دروس مقدمات و سطوح عالیه حوزه را در زمینه ادبیات و منطق، حکمت و عرفان، فقه و اصول، حدیث، رجال و تفسیر داشته است. در سال‌های اخیر نیز به تدریس خارج فقه مشغول است.
  2. در برنامه‌های آموزشی و تحقیقی مختلف همکاری داشته است. علاوه بر آن عضویت در هیئت مدیره موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام و موسسه ترویج فرهنگ اسلام و همچنین دبیری هیئت تحریریه مجله مطالعات راهبردی از جمله سوابق مرتبط در این زمینه است.
  3. مدیر پایگاه «عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت» می‌باشد که پایگاهی تخصصی جهت پاسخ به شبهات عرفان و حکمت است.
  4. با مراکز علمی گوناگون در زمینه سخنرانی و تولید محتوا با موضوع معارف دینی یا پاسخ به شبهات همکاری داشته است. آثار آن در قالب‌هایی نظیر جزوه، کتاب و لوح فشرده منتشر شده است.
  5. در نشست‌ها و همایش‌های تخصصی متعدد مشارکت کرده داشته و ده‌ها مقاله از وی روی مجلات و پایگاه‌های اینترنتی نشر شده است. بیش از سی اثر در زمینه‌های ادبیات، منطق، اصول، فقه، فلسفه و عرفان، تفسیر و مسائل اجتماعی که تا به حال چندین جلد آن منتشر شده را باید در زمره این آثار بر شمرد.

نقد مخالفان عرفان و حکمت

علی‌رغم اینکه تخصص وی در ادبیات و منطق و اصول بیشتر از حکمت و عرفان است،‌ ولی به جهت فعالیت‌های گسترده‌ای در نشر معارف الهی و یا تبیین مسائل حکمی و عرفانی در نقد مخالفان، وی را بیشتر در موضوعات حکمت و عرفانی یا منتقد جریان‌هایی چون مکتب تفکیک می‌شناسند.

فعالیت‌های انتقادی محمدحسن وکیلی در این عرصه با تالیف کتاب صراط مستقیم آغاز شد. سپس با تالیف آثاری دیگر در این زمینه، تدریس و سخنرانی مختلف در حوزه‌های علمیه و برگزاری مناظره‌های متعدد با مخالفان – همچون مناظره با حجه‌الاسلام و المسملین دریاباری در مشهد پیرامون وحدت شخصیه وجود و معاد صدرایی در مناظره با آقای شیخ حسن میلانی و مناظرات مکتوب با آقای مهدی نصیری – ادامه یافت.

مروری بر دیدگاه‌ها

درباره عرفان

شیخ محمدحسن وکیلی به شدت از مبانی مکتب عرفانی مرحوم آیت‌الله قاضی قدس سرّه و خصوصاً مکتب تربیتی مرحوم علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدس سره متأثر و بدان معتقد است. تا جایی که آن را کاملاً برگرفته از متن کتاب، سنّت و منطبق با براهین عقلی می‌داند و نیز به تبیین آموزه‌هایی در دفاع از آن اهتمام دارد.

درباره فلسفه

او فلسفه را ابزاری برای فهم معارف قرآن و عترت، مسائل عرفانی و توحیدی و نیز دفاع از اصول دین می‌داند. یعنی بر اساس نظر بزرگانی چون مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم علامه طهرانی قدس سرهما برای فلسفه ارزش استقلالی قائل نیست.

به همین جهت ایشان بیشتر به حکمت صدرایی (و نه مشایی) گرایش دارد. البته اصول حکمت صدرایی را نیز در حدی که با معارف قرآنی و عرفانی مطابق است باور دارد.

درباره فقه

در فقه کاملاً‌ به فقه سنّتی جواهری معتقد است و علی‌رغم نوآوری و باور به تحوّل در دانش اصول و فقه، خروج از چارچوب اصیل و استوار آن را روا نمی‌داند.

درباره مکتب تفکیک

حجه الاسلام و المسلمین محمدحسن وکیلی چنین باور دارد که مکتب تفکیک -گرچه به عنوان مکتب مشهور است- ولی در حقیقت یک جریان اجتماعی است. چرا که یک مکتب فکری باید اصول، نتایج یا روش شناسی خاصی داشته باشد تا حافظ وحدت آن مکتب باشد، ولی در حدود یک قرن اخیر – که از تولد مکتب تفکیک گذشته است – روش‌شناسی، اصول و حتی نتایج یکسانی از جانب مدعیان این جریان نداشته است.

این جریان تاکنون مراحل گوناگونی را از جهت علمی و عملی پشت سر گذاشته است. ضمنا رویکردهای مختلفی داشته و از معدود نقاط اشتراک آنها را باید «بی‌اعتنایی به عقل، افراط در استفاده از نقل و مبارزه با فلسفه و عرفان» دانست.

همچنین استاد وکیلی عقیده دارد میان آنچه امروز به نام مکتب تفکیک مشهور است با آنچه مؤسس این مکتب عرضه کرده، فاصله قابل توجهی ایجاد وجود دارد چرا که: «به هر حال امروز نه از کرامات میرزا که میراث نجف بود در باز ماندگان خبری است و نه از آراء تلفیقی ایشان! آنچه مانده فقط داستان‌هایی است که از ایشان در اذهان کهول به یادگار است؛ و این به واسطه اصالت نداشتن این مکتب فکری‌ست که قوامش به زهد و کرامت صاحبش بود و شاگردان به عشق آن زهد و کرامت در درس معارف استاد شرکت می‌جستند نه به شوق استدلالات عمیق و بحث‌های علمی دقیق».

ضمنا ایشان مکتب تفکیک با تقریر حجه‌الاسلام و المسلمین سید جعفر سیدان را شامل چهار نقد می‌داند:

  1. عدم شناخت صحیح نسبت به جایگاه نقل، نا آشنایی با تاریخ تدوین حدیث شیعه و امور لازم برای استفاده از نقل
  2. کوتاهی و قصور در بررسی مدارک نقلی
  3. نگرشی ناصحیح به جایگاه عقل در کشف واقع و اعتقاد به ناکارآمدی آن
  4. کوتاهی و قصور در فهم کلمات حکماء و براهین عقلی (صراط مستقیم، ص ۳۳)
پیرامون مسائل سیاسی

شیخ محمدحسن وکیلی از جهت علمی و فقهی کاملاً‌ به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و توانایی اسلام برای مدیریت کلان جامعه ذیل نظریه ولایت فقیه معتقد است. همچنین از این اصول در بحث‌های علمی و مناظرات مختلف دفاع می‌نماید و به شایستگی رهبر فرزانه انقلاب مد ظله العالی اعتقاد عمیق دارد. اما از سوی دیگر به نظام مدیریتی جمهوری اسلامی و مواردی که در آن بر خلاف اسلام دانسته انتقادات بسیار دارد. که همه آنها را ناشی از عملی نشدن احکام متعالی در عرصه‌های گوناگون می‌داند. گوشه‌هایی از این انتقادات در کتاب «بنیادهای اصلاح جامعه دینی» مورد اشاره قرار گرفته است.