توضیحات
محییالدین شیعۀ خالص
طبع دوم: 392 وزیری
در این کتاب با استفاده از ادله متقن و پرهیز از شواهد غیر مطمئن، به یکی از وجوه شخصیت ذو ابعاد عارف کامل جناب محییالدین ابن عربی، یعنی تشیع ایشان پرداخته شده است. همچنین کتاب حاضر به سوالات و شبهات متعددی در این زمینه پاسخ میدهد.
بیشک محییالدین معصوم نبوده ولی خطاهای محییالدین در کنار عطایای وی ناچیز است. چرا که ایشان آنقدر در آثار خود دُر و جواهر به ارمغان آورده که اگر گرد و غباری گرفته باشد، باید آن را کنار زد و نکات ارزشمند را از لابلای آن جدا نمود. البته بدیهیست که در این عرصه باید دیدهای جواهرشناسانه وجود داشته باشد.
جناب محییالدین حق بزرگی بر گردن عالمان شیعی دارد و فقط به برکت آراء و آثار او بود که توفیق معرفت اجمالی آیات و روایات معارفی شیعی فراهم شد. مخالفان وی از علامه مجلسی ثانی و شیخ احمد احسائی و تا آقا میرزا مهدی اصفهانی و دیگران نیز خواسته یا ناخواسته بر سر سفره او نشستهاند.
هر چند محور اصلی این کتاب تشیع جناب محییالدین است اما در ضمن آن به مذهب بزرگانی نظیر سنائی، عطار، ملای رومی، صدرالدین قونوی، قطب رازی و… هم اشاره میکند.
مقدمۀ طبع دوم:
در این طبع:
اولاً اغلاط مطبعی کتاب تا حدودی اصلاح شده است.
ثانیاً چند خطی جهت تکمیل برخی مدارک و مطالب به کتاب افزوده شده است.
ثالثاً به تقاضای مکرر جمعی از خوانندگان و به همّت عزیزان متصدی نشر کتاب، ترجمۀ عبارات عربی به قلم برخی از عزیزان به کتاب افزوده شده است.
از لطائف روزگار این است که پس از انتشار کتاب دو نفر از مخالفان عرفان جلساتی را در نقد کتاب برگزار کردند. نقدهائی که در آن جلسات مطرح شد مطالبی بود که پاسخ آن به تفصیل در کتاب آمده بود و لذا برگزاری آن جلسات بیش از حد عجیب به نظر میآمد. پس از پرس و جو از ناقدان محترم هر دو نفر ابراز کردند که اصلاً کتاب را مطالعه نکردهاند و فقط چون با تشیّع جناب محیی الدین مخالف بودهاند در قالب نقد این کتاب جلساتی را بر پا نمودهاند.
هم چنین در خلال این مدّت نقدهائی کوتاه بر کتاب در فضای مجازی منتشر شد که سعی شد با دقّت خوانده شود ولی تمام نقدها به جهت کم لطفی ناقدان در خواندن دقیق کتاب و تأمل در عبارات آن بود و جواب همه آن نقدها پیشاپیش در کتاب وجود داشت و لذا جائی برای تدارک و تغییر در محتوای کتاب یافت نشد. حقیر باز هم از ناقدان محترم تقاضا میکنم که محتوای کتاب را با عنایت بیشتری مورد بررسی قراردهند تا پاسخ نقدهای خود را بیابند.
فهرستی از مدعیّات این کتاب در مقدمۀ طبع اوّل بیان شده است که برای به دست آوردن نگاهی جامع از کتاب مفید میباشد. فهم مدعای این کتاب جز با تأمل در مجموع آن و کنار هم نهادن همۀ مطالب در کنار هم ممکن نیست و عمده کلید ارتباط با آن توجّه به سه مسأله است:
1. تأمل در معانی لفظ «شیعه» و اقسام تشیّع
2. دقّت به راههای کشف تشیّع در لابلای منابع تاریخی خصوصاً با عنایت به پدیده تقیّه
3. دقّت در عبارات جناب محیی الدین رضوان الله علیه.
بعید است با توجّه به مجموع این نکات کسی پس از خواندن کتاب در تشیّع جناب محیی الدین به معنای مورد نظر در این کتاب بتواند تشکیک نماید.
برخی از محقّقین نسبت به نام کتاب «محیی الدین شیعه خالص» انتقاد داشته و میگفتند گرچه تشیّع جناب محیی الدین با این کتاب اثبات میشود ولی چنانکه در مطاوی خود کتاب آمده است تشیّع وی خالص نبوده و با مجموعهای از افکار غیر شیعی آمیخته است و لذا باید نام تغییر کند.
جهت توضیح عرض میشود که صفت خالص در عنوان کتاب وصف تشیّع نیست بلکه وصف شیعه است و مراد از شیعۀ خالص کسی است که اولاً شیعه شده و از فرقه ناجیه میباشد و ثانیاً آن شخص به مقام خلوص و کمال و عبودیّت تام دست یافته و از اولیاء حقیقی و خالص حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین گردیده است. آری! چنین شخصی در عالم ظاهر ممکن است از همۀ مواهب و فیوضات علمی مکتب تشیع بهرهمند نباشد؛ چنانکه توضیح آن در همین کتاب مفصلاً بیان شده است. البته کتاب حاضر متولی اثبات تشیّع مرحوم شیخ است نه اثبات کمال و خلوص ایشان.