سخنی درباره کاتب ملحقات رساله سیر و سلوک بحرالعلوم

جهت دریافت مقاله کلیک نمایید.

 

در قسمت پایانی رساله سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم مطالبی آمده که از مذاق فقهای متشرّع به دور است. این عبارات سبب شده که برخی استناد کل رساله را به مرحوم سید انکار کنند غافل از آنکه این عبارات از ناسخ رساله است نه از مؤلف آن. از توضیحی که میرزا معصومعلی صاحب طرائق الحقائق در دو موضع از طرائق بیان نموده می‌توان حدس زد که این ناسخ جناب رحمتعلیشاه نعمهاللهی جد میرزا معصومعلی می‌باشد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

رساله سیر و سلوک منسوب به علامه سید مهدی بحرالعلوم رضوان الله علیه از بهترین کتابهای تألیف شده در وادی عرفان عملی است که در عین اختصار مشتمل بر مباحثی بسیار نافع و راهگشا است.

مرحوم علامه طهرانی قدس سره در این باره می‌فرمایند:

این حقیر روزى در خدمت استاد علّامه طباطبائى مُدَّ ظِلُّه عرض کردم: حقیر با وجودى که کتب اخلاق و سیر و سلوک و عرفان را بسیار مطالعه نموده‌ام هیچ کتابى مانند این رساله جامع و شامل و متین و اصولى و مفید و روان و در عین حال مختصر و موجَز بطورى که مى‌توان در جیب گذارد و در سفر و حضر از آن بهره‌مند شد نیافتم. ایشان از این سخن تعجب کردند و فرمودند: این نظیر عبارتى است که من از مرحوم قاضى رضوان الله علیه شنیدم. چه، ایشان فرمودند: «کتابى بدین پاکیزگى و پر مطلبى در عرفان نوشته نشده است.»

در قسمت پایانی این رساله مطالبی آمده که از مذاق فقهای متشرّع به دور است. این عبارات سبب شده که برخی استناد کل رساله را به مرحوم سید انکار کنند غافل از آنکه این عبارات از ناسخ رساله است نه از مؤلف آن. عبارت چنین است:

ناسخ گوید: من نوبتى اربعیّنات را به طریق مذکور به قدر امکان بسر رسانیدم، و نوبتى در آن شروع کردم، و اورادِ اربعینیّه را کلمات ادریس علیه السّلام قرار دادم به ترتیب و شرائط و آداب و مقدار اوقات، چنانچه در رساله سیّد ابن طاووس (ره) که در این خصوص نوشته مذکور است.

و در مبادى اربعینیّات اوّل به ذکر وَ إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهُ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ  ۱۰۸۰  نوبت در یک مجلس اشتغال نمودم و چند دفعه آن را به جا آوردم.

و در مدّت سه اربعین ۴۰۰۰۰ مرتبه سوره مبارکه «و العادیات» را خواندم. و در این سه اربعین عقب هر فریضه ده نوبت سوره «فاتحه» را خواندم. و فائده کلیّه این سه ذکر دفع عوائق دنیویّه است.

و گاه گاه به روحانیّت عطارد متوسّل و از آن استمداد همّت‌ مى کردم.

چه اهل اسرار را از روحانیّت آن مدد مى‌رسد. چنانچه بعد از غروب آفتاب یا پیش از طلوع در هنگامى که توان عطارد را دید به آن نظر کند و پس از سلام به آن گامى پس نهد و بگوید:

عَطارُدُ أیْمُ اللهِ طالَ تَرَقُّبى

صَباحاً مَساءً کَى أراکَ فأغنَما

پس گامى دیگر پس نهد و بگوید

وَ ها أنا فامنحْنى قوىً أدْرِکُ المُنى

بها و العُلومُ الغامِضاتِ تَکَرُّما

پس گامى پس نهد و بگوید:

وَ ها أنا جُدْ لِىَ الخَیْرَ و السَّعْدَ کُلَّهُ

بأمْرِ مَلیکٍ خالِقِ الأرضِ وَ السَّما

تکرار این عمل در مبادى مطلوب است.

و امکنه شریفه و مساجد کریمه و مشاهد عالیه را در استعداد فیوضات مدخلیّتى تمام است و اکثراً اهل حال را در یکى از اماکن مکرّمه باب فیض گشوده شده.

و سیّد بزرگوار گوید: مرا در «سُرَّ مَنْ رأى» از فیض آن محلّ حالتى حاصل شد که وراى مرتبه شرح است و اکثر مقرّ او در ایوانى بود که محاذى در سرداب مقدّس بود. و سیّد خود بعد از آن در آنجا معبدى عظیم بنا نهاد و الحال به مسجد ابن طاووس مشهور است و حال از بناى آن بزرگوار اثرى نیست.» (شرح رساله سیروسلوک منسوب به بحرالعلوم، ص۲۱۸ _۲۲۲)

مرحوم علامه طهرانی در چند موضع از شرح خود بر این رساله به این نکته تاکید ورزیده‌اند که این مطالب از مرحوم سید بحرالعلوم نیست و نباید به بهانه آن انتسابش را به مرحوم سید انکار کرد؛‌از جمله می‌فرمایند:

مرحوم امین گوید: «و ظاهراً این رساله فارسیّه همان رساله سیر و سلوک است که مشتمل بر امورى است که مناسب با مذاق تصوّف است و با مذاق شرع موافقت ندارد و بدین لحاظ در تتمّه «أمل الآمل» بطور جزم صحّت انتساب آنرا به بحرالعلوم رد نموده است».

و پس از آن گوید: «و از جمله مطالبى که در آن رساله آمده است یکى لزوم استحضار صورت مرشد در موقع گفتن «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین»؛ و دیگر استعانت به روحانیت ستاره عطارد و استشهادى که به یک رباعى که در این باره سروده شده نموده است». تا اینجا تمام شد گفتار مرحوم صاحب «أعیان الشیعه».

لیکن ایشان در این مسأله دچار اشتباه شده‌اند، زیرا أوّلًا در هیچ جاى این رساله استحضار صورت مرشد در وقت قرائت «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» نیامده است.

و ثانیاً استعانت به روحانیت عطارد- چنانکه بعداً خواهد آمد- از رساله بحرالعلوم نیست بلکه گفتار ناسخ است که بعد از تمامیّت کتابت رساله در ضمن شرح احوال خود بیان مى‌کند و أبداً ربطى به رساله ندارد» (همان، ص۱۶)

و نیز می‌فرمایند:

(در بیان اینکه از این موضع تا انتهاى رساله از ناسخ مجهولى است که به سخنان او اعتنائى نیست) ناسخ خود را معرفى ننموده است و در بعضى از نسخ در حاشیه آن نوشته بود: هُو والد السیّد المصطفى الخوانسارى به هر حال این مطالبى را که ناسخ مى‌گوید جزء رساله نیست، و أبداً به آن ربطى ندارد، و چون فائده نیز ندارد بهتر آن بود که حذف گردد. (همان، ص۲۱۸)

از توضیحی که میرزا معصومعلی صاحب طرائق الحقائق در دو موضع از طرائق بیان نموده می‌توان حدس زد که این ناسخ جناب رحمتعلیشاه نعمهاللهی جد میرزا معصومعلی می‌باشد.

در اینجا عبارت صاحب طرائق عرض میشود به امید آنکه موجب استفاده اهل تحقیق قرار گیرد و روزی با تحقیقات ناسخ اصلی شناخته شود. وی در شرح حال جد خود مرحوم میرزا زین العابدین رحمت علیشاه گوید:

آن جناب را رساله موجزى است در جواب از سؤال وحدت وجود و آن را در مشهد رضوى فى شهر رجب سنه تسع و اربعین و مأتین بعد الالف مرقوم داشته و کتاب ادعیه‌ایست که بعضى را از مشایخ خود اخذ فرموده و بعضى را از ثقات دیگر براى رفع امراض و قضاء حوایج و ختوم و غیر ذلک مجرب است و بعضى حواشى بر کتب عربیه و فقهیه نوشته‌اند که متفرق است و رساله از سید بحر العلوم‌ اعلى اللّه مقامه در عرفان بخط ایشان دیدم که جزوى هم شرح اربعینات خود را ضمیمه فرموده بود براى مرحوم حاجى عبد العظیم هراتى که اظهار ارادت خدمت آن حضرت مى‌نموده. (طرائق الحقائق، ج‌۳، ص: ۳۹۴)

و نیز در شرح حال حاج عبدالعظیم هراتی گوید:

الحاج عبد العظیم الهروى با برادرش حاج عبد الکریم ساکن طهران و از تجار معروف بودند در سال هزار و دویست و نود و چهار راقم را ملاقاتش در طهران حاصل گردید از هشتاد سنین عمرش متجاوز مى‌نمود چشم سرش به‌واسطه نزول نابینا شده بود و دیده دلش به نور ولایت روشن. از ارادتمندى خود خدمت رحمت مآب نقل‌ها داشت و کتابى که نسبتش بمرحوم سید بحر العلوم‌ در شرح کتاب سیر و سلوک سید ابن طاوس علیه‌الرحمه بخط جناب والد براى حاج مذکور مشاهده شد و بعضى از وقایع اربعینات خود را اضافه فرموده بودند.» (طرائق الحقائق، ج‌۳، ص: ۴۳۰).

 

جهت دریافت مقاله کلیک نمایید.